یه خواهش بزرگ از شما دارم و اون اینه که نظرات و افکار عقاید خودتون رو بگین من بیشتر از این که طالب گفتن باشم طالب شنیدنم و خواهش می کنم هر چی می خواین و باید رو بگین اگر حتی فکر می کنید مخالف نظر من باشه
تمام حرفهایی که من می زنم نسبی هستند یعنی اینجور فکر می کنم و سعی می کنم عمل کنم یعنی حرفی وجود نداره که من به عنوان وحی منزل و مطلق بپذیرمش
من چیز مطلقی در دنیا نمی بینم یعنی سعی می کنم اینطور باشه تا بتونم بدون تعصب و پیش داوری نظرات رو بسنجم البته شاید درست نباشه و نقص داشته باشه.
من به عقل و ذهن منطق و احساس اعتقاد دارم اولویت با کدام یک از اینهاست؟؟
واقعیت اینه که برای من شرایط تعیین می کنه من انسان هستم و انسان مختار مطلق نیست (اختیارکامل نداره)و در محدودیت های ذاتی خودش گرفتار.پس من نمی تونم بگم اولویت با ذهن یا احساس یا منطق و...
چون من اختیار کامل اونا رو ندارم و گاهی من در اختیار هر یک قرار می گیرم و این ذات منه!!!!
من همیشه سعی می کنم در جمع گریه نکنم این چیزیه که دست من نیست و ذهن من به من فرمان میده که در جمع گریه کردن یا شادی بیش از اندازه ممنوع!!
ولی گاهی بر عکس احساس بر من غلبه می کنه و هیچ منطقی و هیچ حرف حسابی و هیچ تفکری در من اثر نمی کنه احساس من کنترل من و در دست داره و من نگران نیستم چون همه اینها در ذات منه!!!
آیا واقعا همه اینها در ذات انسان است که احساس بر فکر و ذهن و ذهن و فکر ومنطق بر احساس غلبه کنند؟؟
آیا درست نیست هر کدام در جای خود ابراز وجود کنند و هیچ یک بر کار دیگری دخالت نکنند؟؟!!
ولی مگر می شود ابعاد انسان را جدا بحث کرد؟؟و بگوییم هیچ اثری بر هم ندارند؟؟
پ.ن:
هنوزم میتونید به سوالات پست قبلی پاسخ دهید و خوشحال میشم اگه اینکارو بکنید
این نظر توسط یک نرم افزار تبلیغاتی به صورت خودکار برای شما ارسال شده است - این نرم افزار برای مدیران سایت ها ، وبلاگ ها ، صاحبان فروشگاه های اینترنتی ، بازار یابان و .. در راستای بالابردن کارایی و تبلیغات گسترده در بین وبلاگ های فارسی قابل استفاده خواهد بود . برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت ویدئو نمایشی به سایت زیر مراجعه کنید : http://m8spy.com/?p=8
چقدراینجاباحاله
خلاصه بهتره بحث های انتخاباتی بی خیال شیم وبریم سراغ بحث چرانماز چراحجاب javascript:void(0);این خیلی بهتره توزندگی بهمون کمک میکنه حداقلشjavascript:void(0);
منتظرتمjavascript:void(0);
نظر لطف شماست
اگر فکر می کنین وبلاگ من در صدد بی خیال شدن بحث های انتخاباتیه باید بگم بنده هنوز هم که هنوزه سرم واسه این بحثها درد می کنه
از نظر مثبتتم ممنونم
سلام خیلی ممنون که بهم سر زدی می خواستم بگم که اگه دوست داری منو بلینک
خواهش می کنم
باشه در اولین فرصت حتما
شکلکااااااااااااااارو! اما من نفهمیدم چطوری ازشون استفاده کنم .
تعریفتون از ذهن را قبول دارم .
"ذهن ارباب بی لیاقتی است اما خدمت گزار خوبی است"
اینم یکی گفته اما یادم نیست کی...
آخ آخ آخ واقعا شرمنده
از همه دوستان و مخصوصا شما که به شکلک اعتیاد دارین
توی ویرایش قالب یه جایی ز قلم انداخته بودم برا همین نمی تونستین ازش استفاده کنین
الان با یه کلیک می تونین ازش استفاده کنید
بازم معذرت
جمله ی زیبایی که من بهش اعتقاد دارم
میگن سخن مهم تر از گوینده است
راستی یک پیشنهاد برات دارم...اینجا واقعا وبلاگ خوبیه . هدفش هم جالبه. اما یگ مشکل کوچیک داری... سوالایی که می ذاری خیلی طولانی هستند ( در واقع فکر می کنم تو موقع تایپ کردن به نحوه ی جمله بندیت توجه می کنی) این بعضی وقتا خوبه اما درمورد سوال تو باید به نحواه ی پرسشت اهمیت بیشتری بدی ...من واقعا نویسنده ی بدی هستم اما خواننده ی خوبی ام ...اینطوری که تو سوال را طرح می کنی آدم درگیر احساس تو به اون مسئله می شه و خودش نمی توانه فکر کنه ...می توانه نظر خودتو یا مثال های مربوط به اون را جدا بگی...اینطوری بهتره
از پیشنهادت و توجهت واقعا ممنونم
روی پیشنهادت فکر می کنم