ماه مهر

هیچ میدونید توی ماه مهر هستیم؟؟ 

ماه شروع مدرسه ها ماه شروع جنگ ایران و عراق ماهی که جشن مهرگان در او قرار داره و ماهی که ..... و ماه خزان پاییزی 

سی و یکم شهریور ماه ۱۳۵۷ جنگ بین ایران و عراق شروع شد یک روز به مه مهر مونده

سی و یکم شهریور ماه ۱۳۸۹ مردم ایران خوشحالند یعنی قراره اینطوری باشه تلویزیون با غرور افتخار این روز رو به مردم تبریک میگه و مردم قرار افتخار کنند به کشورشون 

حالا بماند چجوریاست که شروع شدن یک جنگ می تونه غرور آفرین و افتخار آفرین باشه ؟ولی تموم شدن و برقراری صلح سرافکندگی و شرمساری داشته باشه؟ 

سی و یکم شهریور ۱۳۸۹ در گوشه ای کوچک از این کشور بزرگ که قراره مردمش خوشحال باشند و بهش افتخار کنند صبح حوالی ساعت ۱۰ بیش از ۱۰ نفر آدم (انسان -بشر....) می ترکند و می میرن و بیش از ۵۰ نفر زخمی می شن یا بهتر بگم اوفشون میشه یکی پاش اوف میشه یکی دستش یکی ....  

یک دکتر در قلب این کشور عزیز سوراخ سوراخ میشه و ...

 خوب از این اتفاقات می افته اول مهر ۱۳۸۹ در همه جای این کشور قرار بود زنگ مدرسه ها در ساعت ۹ زده بشه و بعد همه دانش آموزان هل هله و شادی بکنند البته این زنگ زده شد و شاید همه دانش آموزان هل هله و شادی هم کردند ولی بازم ی دکت دیگه سوراخ سوراخ شد!

۵ مهر روز شکست حصر آبادان در سال ۱۳۶۰ و اعدام چهار نفر در یزد و زاهدان در سال ۱۳۸۹  

۸ مهر روز بزگداشت مولاناست همون که گفت :  

بشنو  از نی چون  حکا یت می کند               وز   جدا یی     ها  شکا یت   می کند  

 کز نیستان      تا مرا     ببریده اند               از    نفیرم    مرد   وزن     نالید ه اند 

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق               تا   بگویم     شرح     درد    اشتیا ق 

 هرکسی کو دور ماندازاصل خویش               باز  جوید   روزگار    وصل    خویش 

 من  به   هر  جمعیتی    نالان شدم                جفت    بدحالان   و خوش حالان شدم 

 هر کسی  ازظن  خود شد  یار من                 از درون  من نجست     اصرار    من 

...(فکر کنم بقیه اش و بلدی)

و قراره ۴ نفر دیگه تو اهواز برن بالای دار 

و ... 

این ماه پر مهر همچنان ادامه داره 

بقیه روزاش و جشناش و مناسبتاش زیاد یادم نیست ولی اونایی که یادمه همین اواخر روز جهانی کودک بود  خوب یادمه روز ۵ شنبه بود برنامه کودک هی پخش میشد بچه های ناز و خوشکل و بی گناه و پاک که تو صفحه تلویزیون نقششون نشسته بود ...حالا میدونید چرا خوب یادمه چون همزمان با این روز اعلام کردن وسط میدان سنندج تیراندازی شده و چند نفر هم اونجا به لقا الله پیوستن 

یکی دیگه از این مناسبتها روز دختر بود که چون هی تبریک می گفتم یادم مونده به خیلیا هم نرسیدم بگم اینجا تبریک میگم  

همین دیگه  

راستی هنوز ۱۰ روز از این ماه پر محبت مونده

سعی می کنم بنویسم

دارم می نویسم وقتی که اونورتر دارن غر میزنن زود باش بریم بیرون  !

دارم مینویسم وقتی که خسته ام نه خسته ی یک روز ۵ شنبه  خسته یه روز کاری پر مشغله 

دارم می نویسم اگرچه دیر شده !

تو رو خدا وقتی همسایه تون نیست با گیرنده تلوزیونش ور نرین که وقتی برگشت دو روز علاف گیرنده اش باشه لطفا دق و دلیتون رو روی گیرنده همسایه خالی نکنین یا اگه با گیرنده ها مشکلی دارین چک کنین و سعی کنین روی گیرنده خودتون خالی کنین 

در همین حال صدای بسیار ملیحی در حال تهدید بنده می باشد چون هنوز دوست دارم سرم روی بندم باشه شما همین پست رو داشته باشین فعلا  

"

آنچه انسان را به شوق می آورد آستین بالا زدن وعمل کردن است  ونه نشستن واندیشیدن

اکثر آدمها هر چیزیرا وارونه یاد می گیریم

ما آموخته ایم که :

((اگر کارت را دوست ندارعوضش کن

اگر همسرت را دوست نداری عوضش کن ))

البته بعضی وقتها هم چاره ای جز این نیست

اما اگر به موازات این تغییر خود را نیز تغییر ندهیم

بدون تردید شاهد تکرار ماجرای مشابه خواهیم بود

......به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید

پس به آنچه دلخواه شماست بیندیشید

مابرای یادگیری به دنیا آمده ایم

وجهان معلم ماست

وقتی در درسی مردود می شویم باید دوباره ثبت نام کنیم

ودوباره

تا درس را نیاموزیم به کلاس بالاتر نمیرویم ودرسهای دنیا را پایانی نیست

ماموریت تودر زندگی تغییردادن جهان نیست

تومامور تغییر خویشتنی

وتمام راه حل ها در درون توست 

این مطلب آخری از اندرومتیوس بود