سوال؟؟!!

 باید بگم خیلی زودتر از اینا باید آپ می کردم ولی موندم چی آپ کنم ؟؟دو تا راه دارم .....بذارین اینطوری بگم کلی مطلب تو ذهنم تلنبار شده که نمی دونم اولویت با کدومه!!؟ 

 کار اونجا گیر می کنه که یک فکر ساده خیلی پیچ و تاب کی خوره  

البته فعلا مشکل من اینه که چی بنویسم از کل به جز یا از جز به کل؟؟ 

 خدا-انسان-اجتماع-سیاست-فرهنگ-ابدیت-فلسفه-ورزش-فکر-احساس-منطق -....  برای همه اینها و خیلی از چیزای دیگه حرف دارم  

 

از خدا می خوام بدونم لطفا هر کس خدای خودشو برای من تشریح کنه ؟؟بگه خدا به کی یا چی می گه؟بگه خدا براش حکم چی رو داره؟اصلا اون به خدا اعتقاد داره یا نه ؟خدا کجای زندگی اونه ؟ لطفا اینا رو برام بگین؟  

 

اجتماع ؟؟بهتر در این مورد فقط در مورد ایران خودمون بحث کنیم بدون مقایسه.!.یه جایی اگه اشتباه نکنم تو وب سایت سمیه توحیدلو خوندم که ایشون معتقد بودن جامعه ما در حال فروپاشی هستش!!البته دلایلی داشت که برای من قابل لمس و درک بود شما هم نظر خودتون رو بگین   

 الان ساعت 1:28 دقیقه بامداد روز دوشنبه است که این مطلب و می نویسم و آرژانتین مکزیک رو 3 بر 1 برد.اگرچه گل اول آرژانتین آفساید بود اینم از ورزش.  

بقیه مثل سیاست و فرهنگ و فلسفه و فکر و احساس منطق و .. پس چی ؟؟!!؟خب حق بدین الان وقت مناسبی برای گفتان همشون نیست .برای همین از امروز هر روز یک آپ می کنم تا تکلیف خودمو مشخص کنم . راستی الان حوصله آپ ندارم فردا بعد از ظهر یا هول و هوش ظهر سعی می کنم آپ بزنم  

نظرات 5 + ارسال نظر
عزرائیل دوشنبه 7 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:55 ب.ظ http://alfialkinz.blogfa.com

سلاااااااام دوست من
اولا باید بگم عزرائیل مامور ترانزیت ارواحه اونجا یکی دیگه ترازو گذاشته اعمالشونو وزن میکنه تا برن شنا یا برن بگیرن بخوابن
درباره سوالتم
شخصا هنوز نمیدونم خدا انرژیه ، نوره، چی هست ولی این چند روز خیلی باهاش کار دارم نمیدونم چرا بیکار که میشم میرم سر وقتش با زبون خودم هر چی دلم میخواد بهش میگم بعضی وقتا باهاش دعوا میکنم سرش داد میزنم ولی فحش نمیدم من عزرائیل با ادبی هستم
یه چیز جالب بهت بگم چند روز پیش رفته بودم با یکی از دوستام و دوستش حرم امام رضا این بنده خدا تا رسید حرم شروع کرد به چرت و پرت گفتن به امام رضا عزرائیل چشاش ۱۲ تا شد ولی دوستم میگفت این بنده خدا الان ۱۵ ساله میاد حرم همینجوری صحبت میکنه حاجتشو میگیره میره برام جالب بود
خدا اینجوری هم حرفارو میفهمه
موفق باشی و کامروز

درسته شما فقط مسئول ترانزیت هستید ولی خدایی اونجا مگه فرشته ها رو نمی شناسید؟؟بلاخره ما که این همه چشم و گوش بسته ایم ولی شما رفت و آمد دارید و از ما نزدیکترین بایداطلاعاتتونم بیشتر باشه خب
راستی خدا اون ترازو رو دیجیتالیش کرده یا هنوز از مدل قدیمی استفاده می کنه؟یا اصلا ندیدین تا حالا؟
راستی یه سوال دارم خیلی وقته ذهنم و مشغول کرده شما هنوز اون داس و دارید؟؟گه دارین آیا ازش استفاده هم می کنین؟؟
از نظرت در مورد خدا هم ممنونم
در آخر از اینکه وبلاگ من و قابل دونستینو تشریف آوردین ممنونم

فافا سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:36 ق.ظ http://www.fafa.titrblog.com

سلام
از نظرت ممنون
در مورد خدا بهتره که من سکوت کنم چون...
فقط میگم خدا بزرگه
لینکت کردم

سلام
منم ممنونم (ولی خدایی اینقدر تعارف تیکه پاره نکن)
چرا سکوت؟؟
چقدر بزرگه؟؟/از چه نظر بزرگه اندازه؟؟
اصلا خدا چیه که اینقدر باید بزرگ باشه؟ آیا اگه کوچک باشه خدا نیست؟
ممنون از این که لینکم کردین

باکتری بهداشتی سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://www.alyosha.blogfa.com

من خیلی کنجکاوم بدونم عزرائیل زنه یا مرد!؟;))
نه اون چیزی که شما تعریف کردین عقله! عقل برای من از ذهن جدا است ...چیزی که شما تعریف کردین عقل را یک ماشین ماهیچه ای کرده که طبق یک روش خاص به شیوه ی منطق فکر می کنه و داده ای به ما می ده به نام تفکرات! انگار برای عقل برنامه ای کامپیوتری نوشته باشن...اگر عقل خالی از احساس یا مذهب یا جسم باشه چه کسی ورودی به این ماشین می ده و چه کسی این خروجی را دریافت می کنه ...اگر عقل یک برنامه باشه پس آدما قطعا کامپیوترن! به نظرم عقل هم احساس می کنه یا اگر نکنه عقل و احساس از اول جدا نبودن ...شما حین فکر کردن احساس می کنین(گاهی لذت می برین که این یک نوع احساسه) احساس می کنین تا بتونین تفکراتتون را نشخوار کنین وگرنه این فقط کاره حافظه نیست در حالی که یک برنامه ی کامپیوتری وسط برنامه از کاربر نمی رسه : عزیزم الان چه احساسی به این قضیه داری خوشت میاد ؟ادامه بدم؟ اون فقط خروجی میده ...اگر احساس خوده عقل نباشه جدا نیست منظورم اینه که با هم حرکت می کنن و با هم به ما خروجی میدن ...
دقیقا اون چیزی را که می خوایم بهمون نمی ده ...راستش بیشتر میده خیلی بیشتر!گاهی چیزهایی می ده که با همه ی وجودمون نمی خوایم بفهمیم... گاهی با ذهنمون به قلمرویی می ریم که ممنوعه. این بخش نه اون چیزیه که می خوایم و نه اون چیزی که هست...جدیده! چیزهایی را می فهمی که نمی خوای بفهمی تا ته چیزی می ری که برای لذت بردن از اون فقط باید تو سطحش میموندی!

باکتری بهداشتی سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ

راستش این روزا یکم قاطی کرم اگر نفهمیدی چی می گم سخت نگیر مشکل از منه!
پی نوشت: چرا نظراتو تو شکلک نداره؟؟؟؟؟ ( عصبانی) من به شکلک تو نظرات معتادم ! اینطوری خیلی سخته! ( از اینه که دستاشو حلقه می کنه و کلشو تکون می ده تخسم کن)

نه اتفاقا خوب گفتین..................من در این مورد یک پست نوشتم که امشب آپ میشه(آخه هیشکی به سوال این پست جواب صریحی نداده) ...نمی خوام اونو (آپم رو)تغییر بدم برا همین هم به سوال شما جداگانه جواب میدم
در مورد شکلکها هم ممنون یادآوری کردین اصلا متوجه نبودم سعی می کنم قالب نظرات عوض کنم که شکلک هم داشته باشه

سوده جمعه 18 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:46 ب.ظ





این شکلکا چه باحالن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد